۰۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۵
کد خبر: ۵۹۸۵۴۵

یادداشت | سطوح سه گانه تربیت در اخلاق

یادداشت | سطوح سه گانه تربیت در اخلاق
در اخلاق نمی‌توان از سطح عواطف به سطح شهود گام برداشت، بسیاری از گرفتاری‌ها و افراط و تفریط‌ها به سبب عدم رعایت این ترتیب و نشناختن این سطوح است.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،  همه‌ ما در زندگی به دنبال لذت بردن هستیم. لذت یعنی هر آن چه که بتواند قضایای عالم را به کاممان شیرین کند یا هر چیزی که بتواند زندگی را برایمان زیبا‌تر کند. طبیعتا زیبا شدن زندگی یک الگو و روش می‌خواهد که نام این الگو را «اخلاق» گذاشته اند. لذاست که اخلاق را تعریف کرده اند به سبک زندگی یا آنچه که زندگی را برای ما زیباتر می‌کند.

برای اخلاق سه مرحله یا سه سطح تعریف شده است:
الف) محوریت عواطف و احساسات
ب) محوریت عقل و قانون
ج) محوریت شهود و فقر و فنا

نکته‌ی مهم و قابل توجه این است که رابطه‌ی بین این سطوح به شکل ترتیبی است. یعنی کسی نمی‌تواند از سطح عواطف به سطح شهود گام بردارد. بسیاری از گرفتاری‌ها و افراط و تفریط‌ها به خاطر عدم رعایت این ترتیب و نشناختن این سطوح است.

یکی از اشکالات مهمی هم که در دروس اخلاق در حوزه‌های علمیه وجود دارد دقیقا همین نکته است، یعنی عدم توجه به سطح مخاطب؛ مثلا استاد محترم اخلاق برای مخاطبی که در سطح یک قرار دارد، اخلاق سطح سه را می‌گوید که این اثرات بسیار سوء و جبران ناپذیری دارد که یکی از آن‌ها می‌تواند نا امیدی و خستگی برای طالب سلوک باشد.

محوریت عواطف و احساسات

در این مرحله مخاطب غرق در فضای غریزه و شهوت است. پایه و اساس در این قسمت «لذّت» است. یعنی مخاطب در مواجهه با هر عملی می‌خواهد لذت خود را از آن کسب کند. وقتی لذت برای مخاطب اصل شد، استاد اخلاق هم باید بر همین مبنا او را به حرکت وا دراد. اگر می‌خواهد لذتی را از او بگیرد، باید در عوضش لذت دیگری بر همان وزن به او بدهد. استاد اخلاق در این مرحله باید احساسات مخاطب را به او بشناساند و به او چگونگی مدیریت این احساسات را آموزش دهد.

حرکت دادن مخاطب در سطح یک بسیار لطافت و ظرافت می‌خواهد. لذاست که گفتیم محور در اینجا لذت است. یعنی مخاطب نباید احساس کند که قرار است لذت در زندگی اش کم شود. برای مثال اگر مخاطب هیجان زیادی دارد و این هیجانش را در گناه و آزار اطرافیان تخلیه می‌کند، استاد اخلاق باید بتواند با لطائفی نحوه‌ی این تخلیه‌ی هیجان را تغییر کند. فضا‌هایی مثل کانون‌های بسیج و هیئات مذهبی ظرفیت این تخلیه‌ی هیجانات را دارند. هدف در این مرحله این است که مخاطب بتواند احساساتش را درست بشناسد و کنترل کند و مسیر لذت بردنش را در مسیر حق قرار دهد.

محوریت عقل و قانون

در این سطح مخاطب دیگر با عقل تصمیم می‌گیرد. اهل سنجش می‌شود. سود و ضرر برایش اصل می‌شود. این همان عبادت تجاری است که امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید.

وظیفه‌ استاد اخلاق در این مرحله این است که مخاطب را آماده کند برای در اختیار گرفتن یک نظام فکری متقن. استاد باید تلاش کند تا ذهنیت‌های غلط او به نظام هستی و روابط انسانی تغییر یابد. در این سطح قانون و فقه بسیار کاربرد دارد. استاد باید سعی کند کارکرد‌های اعمال را برایش مشخص کند. یعنی مخاطب باید بداند این نمازی که می‌خواند در بعد معنوی و مادی و سیاسی و اجتماعی چه اثراتی برایش دارد.

اینجاست که قرآن کریم در آیه ۱۰ سوره‌ی صف از واژه‌ی «تجاره» استفاده می‌کند: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکمُْ عَلىَ تجَِارَةٍ تُنجِیکمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیم». این آیه اشاره به همین سطح از اخلاق دارد؛ مخاطب در این مرحله به هر عمل نیکی به چشم سود نگاه می‌کند و لو آن عمل نیک بذل جان باشد. بسیاری از شهدای ما در همین مرحله قرار دارند؛ بنابراین اهداف این مرحله عبارتست از:

الف) سود محور شدن مخاطب بر مبنای عقلانیت.
ب) در دست گرفتن یک نظام فکری و شخصیتی متقن

محوریت شهود و فقر و فنا

در این مرحله دیگر عبادت تاجرانه مطرح نیست و سالک همه چیز را در خالق می‌بیند و به غیر از او را نمی‌بیند.
این سطح برای تعداد انگشت شماری از اولیای خداست. در اینجا دیگر عقل دست و پا گیر است. دیگر به دنبال مقامات بودن معنا ندارد. سالک در اینجا خود حضرت حق را می‌خواهد. آیه‌ی «یا ایت‌ها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک» اشاره به همین مرحله دارد؛ بنابراین هدف در این مرحله فناء فی الله است./918/ی704/س

علی مهدی پور

ارسال نظرات